علی اصغر جهانگیری در برنامه «پایش» خاطره ای از بیرون آمدنش از کارخانه تولید دارو بعد از ۱۰ سال مدیریت این مجموعه را چنین تعریف کرد:
همان روزی كه از تولیددارو بیرون آمدم به هیئت مدیره گفتم بیكاری امثال من ۵ دقیقه هم طول نمی كشد. البته باور نمی كردم چنین اتفاقی بیفتد! اما واقعا ۵ دقیقه هم طول نكشید!
درحال بیرون آمدن از شركت بودم كه پرده فروش سركوچه شركت صدایم كرد و گفت: آقای مهندس هر روز قبراق و سرحال از اینجا رد میشدید، امروز چرا ناراحتید؟ گفتم بیكار شده ام. او گفت: بازار ما هم كساد شده، ما قلاب پرده تولید می كردیم اما دیگر كسی نمی خرد چون به صرفه نیست و گیره های آهنی به دلیل تولید سروصدا دیگر طرفدار ندارد. به او گفتم چرا این گیره ها را با پلاستیك نمی سازی؟ او گفت: تو اگر با پلاستیك بسازی چقدر تمام میشود؟ گفتم ۱٫۵ ریال. او گفت: تو تولید كن، من ۳ ریال از تو م یخرم، ۷ ریال به مغازه می فروشم و مردم هم ۱۰ ریال آن را می خرند. همانجا سفارش ۶ میلیون گیره پرده گرفتم و واقعا ۵ دقیقه هم بیكار نماندم.
علی اصغر جهانگیری زندگی پرماجرایی را پشت سر گذاشته است، از سفر به آمریکا و کار کردن برای سازمان ملل و کارخانه سیمان و داروسازی گرفته تا فروش بشکه خالی و ژل کتیرا !. او حالا مالک مجموعه کشاورزی کندلوس است. خلاصه داستان این زندگی پرماجرا را می توانید از لینک دانلود و مطالعه کنید.
داستان زندگی علی اصغر جهانگیری
منبع: نشره آینده نگر (ماهنامه اتاق بازرگانی تهران)
با ما همراه شوید: